۵۳۱- کشتی باده بیاور در همه دیر مغان نیست چو من شیدایی       خرقه جایی گرو باده و دفتر جایی دل که آیینه شاهیست غباری دراد     از خدا م یطلبم صحبت روشن رایی کرده ام توبه دست صنمی باده فروی   که دگر می نخورم بی رخ بزم آرایی جوی ها …
  • کشتی باده بیاور – در همه دیر مغان نیست چو من شیدایی – غزل ۴۹۰ – ۵۳۱
  • منبع : فالگیر

فال حافظ آنلاین   ,– ,باده ,چو ,شیدایی ,کشتی ,نیست چو ,چو من ,من شیدایی ,    ,دیر مغانمنبع

تمنای لبت – برنیامد از تمنای لبت کامم هنوز – غزل ۲۶۵ – ۲۹۵

نهانخانه عشرت – دوستان وقت گل آن به که به عشرت کوشیم – غزل ۳۲۶ – ۳۸۹

عجیب واقعه ای – کتبت قصه شوقی و مدمعی باکی – غزل ۴۶۱ – ۵۵۵

سنگ خاره – رو بر رهش نهادم و بر من گذر نکرد – غزل ۱۳۹ – ۲۰۱

عشق ازی و جوانی – عشقبازی و جـوانـیّ و شــراب لعـل فام – غزل ۲۹۶ – ۴۰۵

مستور و مست – خوشتر ز عیش و صحبت و باغ و بهار چیست – غزل ۶۵

جانانه کیست ؟ – یا رب این شمع دل افروز ز کاشانه کیست – غزل ۶۷ – ۱۰۹

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

عرضه ی قطعات لودر Wa600 تعبیر خواب روانشناسی شیک فان بهداشت انجام نماشویی با قیمت مناسب تب نگ،معرفی کانال و گروه،تبلیغات کانال و گروه لاستيك ميشلن دانلود فایل های کمیاب کاوشگران اسرار ایران باستان فروشگاه ایمیل و درگاه ایمیل بیداری اندیشه